عصرایران ؛ سجاد بهزادی - اوباما که در ابتدا به صورت تلویحی از رویکرد اسرائیل علیه مردم غزه دفاع کرده بود، حالا متاثر از تصاویر اندوه بار زنان و کودکان، نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل را به "بیداری اخلاقی" توصیه می کند:
"من اعتراف میکنم، غیرممکن است که نسبت به این کشتار بیطرف باشیم. در این شرایط امیدوار بودن سخت است. تصاویر خانوادههای اندوه زده و بیرون کشیدن اجساد از زیر آوار، یک "بیداری اخلاقی" بر همه ما تحمیل میکند."
اما گوش نخست وزیر راستگرا دیگر بدهکار نیست. آمریکا در جنگ غزه، از اسرائیل تمام قد دفاع می کند.
نتانیاهو اما یاغی تر از همیشه دیگر خدا را بنده نیست چه رسد به توصیه های رئیس جمهور اسبق آمریکا.
جرمی بوئن؛ سردبیر بخش بینالملل بیبیسی در یادداشتی که به تازگی(۴ نوامبر ۲۰۲۳) منتشر کرد، نوشته است" من تمام جنگهای اسرائیل در ۳۰ سال گذشته را گزارش کردهام. به یاد نداریم هیچ یک از دولتهای آمریکا چنین علنی گفته باشند که اسرائیل باید به قوانین جنگی پایبند باشد. سفر بلینکن نشان میدهد که او معتقد است اسرائیل به توصیه بایدن عمل نمیکند."
وضعیت امروز غزه، کودکان و زنان زیر آوار مانده، چیزی نیست که تاریخ بتواند به سادگی از کنار آن عبور کند. هر چقدر هم که سنگدل باشیم، وجدان یک روز ما را بی قرار جنایت هایی می کند که جلو چشمانمان رخ داد وکاری نکردیم.
همین وجدان است که امروز جمهور پیشین آمریکا را می آزارد. او در پیامی صوتی وبا اشاره به جنگ غزه و اسرائیل در توییترمی گوید"با خود فکر میکنم که در دوران ریاستجمهوریام چه کاری میتوانستم انجام دهم تا صلح را پیش ببرم؟ اگرچه تلاش کردم اما این تلاشها به نتیجه نرسید."
سازمان ملل هم در حالی که بیش از ۱۰۰ کارمند خود را در جنگ غزه از دست داد نتوانست، حتی برای چند روز جنگ را متوقف کند.
نشست رهبران و سران ۵۷ کشور اسلامی عضو سازمان همکاری اسلامی نیز در هشتمین اجلاس فوقالعاده خود هیچ پیام اثربخشی بر روند توقف جنگ اسرائیل با غزه برجای نگذاشت.
یاغی، سرکش تر از همیشه می تازد و زندگی هزاران انسان بی گناه در غزه، یا به پایان رسیده است و یا به پایان نزدیک است.
وقتی سازمان های بین المللی و دولت های غرب و شرق نمی توانند یاغی جنگ را کنترل کنند، بشر چشم به راه یک "بیداری اخلاقی" به انتظار می نشیند.
اما پرسش مهم اینکه اخلاق چه نسبتی با سیاست دارد و آیا می تواند یک دولت سرکش را آرام کند ونتایج عملی در میدان داشته باشد؟
شاید نظریه "دستهای آلوده" مایکل والزر پاسخی به این پرسش باشد.
این نظریه تاکید دارد که سیاست میتواند در شرایطی که ضرورت ایجاب کند، اخلاق را دور بزند و بر آن مستولی شود.
"والزر" اعتقاد دارد دولتها گاه به دلایل متعددى به خصوص در شرایط جنگى ناگزیر از اتخاذ رویهاى مىشوند که با عمیقترین اصول اخلاقى ناسازگار است.
امروز نیز جهانیان می بینند که بینش ماکیاولی، در شخصیت نتانیاهو ظهور کرده است. آنجا که ماکیاول با صراحت بر دوگانگى اخلاق و سیاست پای می فشارد و به شهریاران توصیه مىکند که "براى تحکیم قدرت خویش هر محذور اخلاقى را زیر پا بگذارند."
اما جنگ ها یک روز تمام می شوند و سیاست در ترازوی اخلاق خود را محک خواهد زد. مدار اخلاق نیز حق و حقیقت است و آنجاست که وجدان ها هر عنصری را قلقلک خواهد داد.
این طور هم نیست که سیاست به توجیه اخلاقى نیاز نداشته باشد بلکه آرامش بشریت در این است که سیاست ارزش خود را از اخلاق بگیرد. اگر نظام حکم رانی در جهان به این حال وهوا نباشد، باید منتظر یاغی های بیش تری بود.